توی فصلی سرد و بی آب میوه های نارس و کال
نه یه برگ و نه یه شاخه توی فصل پنجم سال
توی فصلی سرد و بی آب میوه های نارس و کال
نه یه برگ و نه یه شاخه توی فصل پنجم سال
گل عشق افسانه ما در سکوت پیله ها
پیچک بی انتهایی پشت بهت میله ها
شبق درکنارم گفته بودی بی قرارم
صید صیاد توام باز طعمه ای در انتظارم
به تو تکیه داده بودم وقتی دل شکسته بودی
be to tekiye dade boodam vaghti del shekaste boodi
به تو دل سپرده بودم وقتی تو دل خسته بودی
be to del seporde boodam vaghti to del khaste boodi
توی فصل پنجم سال گل سرخ ساقه پر از خاک
واسه نقاشی باغچه خط کشیده به تن داغ
توی فصل پنجم سال یاد تو مونده به هر حال
آسمون لاجوردی من در اوجی بی پر و بال
شبق درکنارم گفته بودی بی قرارم
صید صیاد توام باز طعمه ای در انتظارم
به تو تکیه داده بودم وقتی دل شکسته بودی
be to tekiye dade boodam vaghti del shekaste boodi
به تو دل سپرده بودم وقتی تو دل خسته بودی
be to del seporde boodam vaghti to del khaste boodi
به تو تکیه داده بودم وقتی دل شکسته بودی
be to tekiye dade boodam vaghti del shekaste boodi
به تو دل سپرده بودم وقتی تو دل خسته بودی
be to del seporde boodam vaghti to del khaste boodi
ترانه آهنگ فصل پنجم از ستار
به تو تکیه داده بودم وقتی دل شکسته بودی
be to tekiye dade boodam vaghti del shekaste boodi
به تو دل سپرده بودم وقتی تو دل خسته بودی
be to del seporde boodam vaghti to del khaste boodi
به تو تکیه داده بودم وقتی دل شکسته بودی
be to tekiye dade boodam vaghti del shekaste boodi
به تو دل سپرده بودم وقتی تو دل خسته بودی
be to del seporde boodam vaghti to del khaste boodi
