عاشق نشدي زاهد ديوانه چه ميداني
بر شعله نرقصيدي پروانه چه ميداني
پروانه چه ميداني
من مست مي عشقم ، و ز توبه که بشکستم
راهم مزن اي عابد ، ميخانه چه ميداني
ميخانه چه ميداني
لبريز مي غمها ، شد ساغر جان من
خنديدي و بگذشتي ، پيمانه چه ميداني
يک سلسله ديوانه ، افسون نگاه او
اي غافل از آن جادو ، افسانه چه ميداني
تا چند فريب خلق ، با نام مسلماني
سر بر سر سجاده ، مي خوردن پنهاني
مي خوردن پنهاني
عاشق شو و مستي کن ، ترک همه هستي کن
اي بت نپرستيده ، بتخانه چه ميداني
تو سنگ سيه بوسي ، من چشم سياهي را
مقصود يکي باشد ، بيگانه چه ميداني
تا چند فريب خلق ، با نام مسلماني
سر بر سر سجاده ، مي خوردن پنهاني
مي خوردن پنهاني
روزي که فرو ريزيم بنياد تعصب را
ديگر نه تو مي ماني نه ظلم و پريشاني
digar na to mimani na zolmo parishani
نه ظلم و پريشاني
na zolmo parishani
ترانه آهنگ فریب از ستار
سر بر سر سجاده ، مي خوردن پنهاني
مي خوردن پنهاني
روزي که فرو ريزيم بنياد تعصب را
ديگر نه تو مي ماني نه ظلم و پريشاني
digar na to mimani na zolmo parishani
نه ظلم و پريشاني
na zolmo parishani