پلی لیست بهترین آهنگ های فرامرز اصلانی
پلی لیست بهترین آهنگ های فرامرز اصلانی
پلی لیست بهترین آهنگ های فرامرز اصلانی : در این پست گلچینی از آهنگ های معروف و خاطره انگیز این خواننده محبوب را در کیفیت های اورجینال 320 و امکان دانلود فایل mp3 برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم.
فرامرز اصلانی اگه یه روز
اگه یه روزی نوم تو تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه،بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم،که باز برات آواز بخونم
فرامرز اصلانی دیوار
یه دیواره یه دیواره یه دیواره
یه دیواره که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون
نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
فرامرز اصلانی الا ای آهوی وحشی کجایی
الا ای آهوی وحشی کجائی مـرا با تست چندین آشـنائی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش و از پس
بـیا تا حـال یکدیگر بدانیم مـراد هـم بجوییم اَر توانیم
که میبینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خـَوش
فرامرز اصلانی دریغ
دروغه روز دوباره یک دروغ دیگره میدونی دام محبت از رهایی بهتره
من و تو همیشه کنج غم میمونیم من و تو قدر شادی رو نمیدونیم
نه تنها خورشید ما گرمیهاشو از دست میده
آسمون فیروزه رنگیهاشو حالا برچیده خدایا این مردم کوکی چی میگن
فرامرز اصلانی یارم کو
کو یارم یارم کو نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو کو . . .
شمع شب تارم کو
جلوه بهارم کو
فرامرز اصلانی صدایم کن
صدایم کن صدایم کن صدای تو ترانه ست
نفسهای تودرگوشم کلامی عاشقانه ست
اگر ازبودن وماندن بدون عشق دلگیرم
صدایم کن به آوازی که من بی عشق می میرم
فرامرز اصلانی دستم بگیر
دستم بگیر دستم را تو بگیر التماس دستم را بپذیر
درمانی باش پیش از آنکه بمیرم آوازی باش پرواز اگر نیی
همدردی باش همراز اگر نیی آغازی باش تا پایان نپذیرم
فرامرز اصلانی سینه مالامال درد است
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
فرامرز اصلانی هفت شهر عشق
بیخبر رفت و دگر از او نیآمد
نامه ای نه کلامی نه پیامی نه
هفت شهر عشق را گشتم به دنبالش
ندیمش بکوچه ئی ببامی نه
فرامرز اصلانی شب
گر تو را بخت یارا نه چندان به کام است
ور تو را گوشه ی تیرگی ها مقام است
اشک و آهت نبخشد پناهی که دنیای ما را
عشق می باید این روزگاران خدا را
فرامرز اصلانی یاد گذشته
آدم که یاد گذشته هاش میافته چشمانش از گریه اشکآلود میشه
تصویری از روزهای رفته میبینه که در اون هر چهره ای نابود میشه
هر پرستویی که به سویی میپره خبر پایون فصلی رو میبره
هر گل تازه ای که چشم باز میکنه به خودم میگم که این نیز میگذره
فرامرز اصلانی یار
سفر کردم که یابم بلکه یارم را
نجستم یار و گم کردم دیارم رو
نجستم یار و گم کردم دیارم رو
از آن روزی که من بار سفر بستم
فرامرز اصلانی تو
همه کسم تو هر هوسم تو هم نفسم تو
بال و پرم تو همسفرم تو بیش و بسم تو
گرمی خانه شور ترانه متن غزل تو
شعر و سرودم بود و نبودم قند و عسل تو
فرامرز اصلانی هیچکس
هیچکس در دل تاریکی شب با چراغی بسراغم نرسید
هیچکس موقع پژمردن فصل با گلی تازه بباغم نرسید
هیچکس هیچکس بازوببازویم نداد ای روزگار
گل پریشان شد زمستان شد بهار
فرامرز اصلانی گل اندام
دیگر از سقف زمانه, آفتابی بر نمی تابد مرا
کلبه ی جانم دگر بار, روشنایی نیست
در کنار پنجره دیگر گل اندامم نمی ماند
شهر خالی مانده بی او, آشنایی نیست
وقتی رفتی فرامرز اصلانی و بابک امینی
وقتی رفتی همه چیز رفت
روزای خوب برنگشتن
بهار از پنجره پر زد
پاییزا دائم میگشتن
فرامرز اصلانی کیستی
تو کیستی از جنسه چیستی
اهله مهری یا آنکه ما از خود بی خود یا که آباد
اهله روزی یا که اهله شب
از عشق خالی یا لبالب
فرامرز اصلانی سحر با باد میگفتم
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
فرامرز اصلانی نخواب کورش
دارا جهان ندارد
سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در
هفت آسمان ندارد
پست پیشنهادی : پلی لیست بهترین آهنگ های شادمهر عقیلی
فرامرز اصلانی من ارزان که گردم زمستی هلاک
من ارزان که گردم زمستی هلاک
به آیین مستان بریدم به خاک
به تابوتی از چوبِ تاکم کنید
به راه خرابات خاکم کنید
فرامرز اصلانی یادیست
یادیست در دلم که زِ یادم نمیرود
یادی همیشگیست که پنهان نمی شود
عشقیست در دلم که تمامش برای توست
در دنج بودنم همه جا جای پای توست
فرامرز اصلانی غریبه در شهر
غریب شهرم و غریبه با همه کس گرفته پنجه ی زمانه راه نفس
همیشه آشنای من تویی تو و بس غریبه ام ولی نه با زمانه ی خود
چه کارها کشیده ام به شانه ی خود که هدیه آورم گل ِ ترانه ی خود
من از هر آنچه بد به من شده یادی ندارم ولی به یادمه تمام خوبی های دنیا
فرامرز اصلانی با مدعی نگویید
با مدّعی مگویید ، اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد، در درد خودپرستی
عاشق شو! ار نه، روزی ، کار جهان سرآید
ناخوانده، نقش مقصود ، از کارگاه هستی
فرامرز اصلانی زلف آشفته
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمشب دوش ببالین من آمد و بنشست
فرامرز اصلانی یاری اندر کس نمی بینم
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کِی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
گل بگشت از رنگ خود باد بهاران را چه شد
فرامرز اصلانی خط سوم
من نه پیرم نه جوانم من نه پیدا نه نهانم
من نه گوشم نه زبانم من نه اینم و نه آنم
من نه از عالم هستینه ز اوج و نه ز پستی
نه به هوشم نه به مستی چشم هوشیار جهانم
فرامرز اصلانی معاشران
معاشران گره از زلف یار باز کنید شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
معاشران گره از زلف یار باز کنید شبی خوشست بدین قصه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
رباب و چنگ ببانگ بلند می گویند که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
فرامرز اصلانی روزهای ترانه و اندوه
روز های بهانه و تشویش روزگار ترانه و اندوه
روزهای بلند و بی فرجام از فغان نگفته ها انبوه
روزگار سکوت و تنهایی پی هم انس خویشتن ، گشتن
سالخوردن ، به کوچه های غریب تیغ افسوس بر فراغ آوردن